loading...

نکات روز

بازدید : 91
سه شنبه 20 آبان 1399 زمان : 9:37

طرحواره گرفتار خود تحول نیافته از دو منظر فعال می شود: از طرفی منظور از گرفتار این است که فرد در شخصیت افراد مهم زندگی اش ذوب می شود. به نحوی که نمیتواند هویت مستقلی برای خود در نظر بگیرد. این افراد معمولاً پدر، مادر، همسر، بهترین دوست و یا سمبل آنها هستند (مانند طرحواره درمانگر ). گرفتاری در هویت افراد دیگر منجر به این خواهد شد که از فردیت یافتگی و رشد اجتماعی فرد جلوگیری شود.

طرحواره گرفتار

ویژگی های افراد دارای طرحواره گرفتار خود تحول یافته
این فرآیند به نحوی پیش می رود که مثلا اگر طرف مقابل مادر باشد، گیر و کنترلش از تمام جهات بر فرزندش سایه افکنده است. در طرحواره درمانی جفری یانگ به کرات مشاهده شده است که مراجعین گرفتار و وابسته این کنترل می شوند. یعنی نمی خواهند و یا نمی توانند خودشان تصمیم‌گیرنده باشند. از منظر دیگر اگر طرحواره خود تحول نیافته فعال باشد، معمولاً احساس پوچی مراجعین قالب است. بنابراین زمانی که طرحواره گرفتار خود تحول نیافته فعال است، گرفتاری فرد در دیگری منجر به پوچی و بی هویتی مراجع شده است. خودآگاهی این افراد بسیار پایین است. نمی‌دانند که هستند و چه میخواهند. از استعدادهای خود شناختی ندارند و کمتر به دنبال کشف آنها رفته‌اند. اگر فرد در دوران کودکی تحت کنترل، فشار و یا پرتوقعی والدین سلطه گر خود باشد، بدون شک این طرح واره فعال خواهد شد.

طرحواره گرفتار

معمولاً این طرحواره با طرحواره طرد رهاشدگی، طرحواره نقص شرم، طرحواره وابستگی بی کفایتی، طرحواره اطاعت، طرحواره شکست، طرحواره ایثار و طرحواره محرومیت هیجانی رابطه دارد. هدف اصلی طرحواره درمانی برای مدیریت این اسکیما کمک به مراجعین جهت رشد خویشتن آنهاست. به نحوی که بتوانند از سرکوب تصمیم ها و استعدادهای طبیعی شان، عقاید، احساسات، تمایلات، خواسته ها و چارچوب های خود جلوگیری کرده و آنها را بیان نمایند. در صورت خارج شدن از پوسته کنترل دیگران و اتخاذ تصمیمات خود، موفقیت این شیوه درمانی بارز می‌گردد. آنها باید یاد بگیرند نه از رابطه با دیگران اجتناب کنند و نه در آنها حل شوند.

منبع:

http://maziyarjelveh.com/caught-schema/

بازدید : 91
سه شنبه 20 آبان 1399 زمان : 9:36

در طرحواره معیارهای سختگیرانه افراد به دنبال بهترین ها هستند.
باید و نباید های زیادی در زندگی دارند. مثلاً اینکه همیشه باید رتبه اول باشند.
هر کار و فعالیتی را باید طبق یک نظم خاص و در حد عالی انجام دهند.
زمان برای آنها بسیار مهم است.
معتقد هستند که باید از تمام زمانی که دارند بهترین استفاده را ببرند. شاید از نگاه آنها تفریح، استراحت و روابط اجتماعی با دوستان، وقت تلف کردن باشد.
اهل رقابت هستند و شاید هم چشم و هم چشمی!
برای رسیدن به منزلت اجتماعی، برجسته بودن، ثروت و قدرت سخت تلاش می کنند.
بله کاملا درست متوجه شده اید. به نظر می رسد خود و البته زندگی را در یک قالب دگم و انعطاف ناپذیر می بینند.
در نگاه اول پویایی آنها مثال‌زدنی است. اما وقتی ریز تر می شویم چشمک زدن مسائلی ذهن را به تأمل بیشتری وادار می کند.
اگر زمان و بهینه استفاده کردن از آن، اهمیت ویژه ای دارد، به چه دلیل خانواده، دوستان، تفریح و استراحت اهمیت کمتری دارند؟
واقعاً چه چیزی را فدای چه چیزهایی می کنند؟ معمولاً این افراد دردهای روان تنی بسیاری دارند؛ بیماری هایی که اساس روانی دارند؛ مانند سردرد، معده درد، دردها یا تنش های عضلانی، گرفتگی و فشار، اثنی عشر، هموروئید، سندروم روده تحریک پذیر، فشارخون، بی خوابی، خستگی و غیره.
افرادی که در دام این طرح واره هستند دغدغه اصلی شان این است که فشار زیادی را تحمل می کنند. برای بهتر بودن سخت در تلاش هستند و می جنگند.
نکته اینجاست که این افراد از سختگیرانه بودن معیارهای شان چندان آگاه نیستند! اتفاقاً اگر از اطرافیان بشنوند که چقدر تلاشگر و موفق هستید آشفته می شوند؛ چون اعتقاد دارند که میزان تلاش و دستاوردهای شان کاملا معمولی است. زندگی در کارکردن خلاصه شده است.
معنای زندگی شاید کار و کسب مقام و منزلت اجتماعی باشد. تا آخرین نفس جلو می روند.

طرحواره معیارهای سختگیرانه

معیارهای سختگیرانه یا کمال گرایی ناکارآمد منجر به تجربه گستره وسیعی از احساسات منفی می‌شود. اضطراب درماندگی، ناراحتی و خشم ازجمله این احساسات هستند. دغدغه اصلی آنها که به قول معروف روی نرو nerve آنان است زمان است.
کارهای زیادی دارند.
برنامه ریزی هم می کنند اما زمان کم می آورند .
حتی ممکن است از این شاخه به آن شاخه بپرند.
در آن واحد چند هدف دارند.
دردهای بدنی را دوباره و دوباره تجربه می‌کنند و هیچ فرصتی را برای درمان بازی تفریح و یک سبک زندگی سالم اختصاص نمی دهند.
یک دور معیوب یک چرخه تکراری و باز هم فعال شدن طرحواره ها !
علیرغم اینکه خسته می شوند و انرژی کم می‌آورند باز هم کارها و مسئولیت‌های بیشتری را بر عهده می‌گیرند.
داستان اینجاست که شاید قبول کنند که مسئولیت‌های شان زیاد است، اما باز هم به محض کاهش کارها صدای طرحواره معیارهای سختگیرانه بلند می‌شود.
در مقاله بعدی می‌خواهیم انواع طرحواره معیارهای سختگیرانه را بیان کنیم. طرحواره ای که اگر درمان نشود طرحواره شکست یا طرحواره نقص شرم ، رهاشدگی نوع یک، و خود انضباطی ناکافی را فعال خواهد کرد.

اگر برایتان مهم است که در کنار خانواده، پدر و مادر، همسر و فرزندان؛ در محل کار کنار همکاران و دوستان وجهه عاطفی و اجتماعی خودتون رو حفظ کنید، پیشنهاد می کنم در کنار یک طرحواره درمانگر صاحب صلاحیت مهارت های زندگی را بیاموزید.

منبع:

http://maziyarjelveh.com/schematic-rigorous-criteria/

بازدید : 82
يکشنبه 18 آبان 1399 زمان : 9:49

در فرایند طرحواره درمانی به کرات متوجه این موضوع می شوم که افراد برای خارج شدن از پوسته طرحواره ای خود اضطراب بالائی را تجربه می کنند. پوسته ای که با گذشت زمان تیشه به ریشه آنان زده است. اما به دلیل این که مهره آشنای زندگی است، باز هم به صورت کاملاً ناخودآگاه قدرتمند می شوند.

به عنوان مثال کسی که دچار طرحواره محرومیت هیجانی است، خود ابرازگری را نیاموخته و از بیان خواسته ها، احساسات و انتظارات خویش امتناع کرده و اذعان دارد که به این شیــوه می تواند از تجربه احساسات منفی، خلاصی یابند. ارتباطات شفاف را فدای خودخوری و روابط مبهم می کند.

طرحواره سپری در برابر تغییر - مازیار جلوه

برخی از افرادی که درگیر طرحواره نقص شرم هستند، دائماً در تلاش اند که خود را بهتر از آنچه که واقعاً هستند نشان دهند. موفق تر، جذاب تر، بهترین و برجسته ترین. بسیاری از آن ها خود را درگیر کار طاقت فرسا می کنند که به آن اعتیاد به کار می گوئیم. بسیاری برای فرار از آن دچار ایثارگری و یا قدرت طلبی افراطی شده و شکست در ارتباط را تجربه می کنند. همه کسانی که درگیر تله طرحواره ای هستند، فکر می کنند که بهترین و اصولی ترین کارها را انجام و پخته ترین افکار را دارند.
اما زهی خیال باطل! این انتخاب ها همان تیشه به ریشه زدن است.
حال زمانی که این افراد برای درمان مراجعه می کنند با بینشی که کسب می کنند، می توانند از دام طرحواره های خود رها یابند. زندگی خود را بهتر مدیریت کنند و نیاز به امنیت خود را ارضاء نمایند.
اما معمولاً این فرایند به راحتی و بدون کمک تخصصی طرحواره درمانگر امکان پذیر نیست. دلیل این موضوع تمایل بیش از حد برای تکرار روال گذشته است. یادمان باشد طرحواره سپری در برابر تغییر است. اگر کمک تخصصی نگیریم تغییر میسر نخواهد شد.
به عبارت دیگر در عین حال که موضوع برایشان شفاف می شود باز هم تمایل به چرخه معیوب زندگی را دارند.
تغییر با اضطراب همراه است. حتی تغییر دکوراسیون اتاق هم اضطراب برانگیز است. چه برسد به روان درمانی، تغییر و تضعیف باورهای مان!
واقعیت این است که انتظار می رود همان اهمیتی که برای جسم قائل هستیم برای روح و روان هم قائل باشیم. جراحی و دردی که در اتاق عمل اتفاق می افتد در روان درمانی هم وجود دارد. چطور می شود که با کوچک ترین دردی به پزشک مراجعه و خود را برای عمل جراحی آماده می کنیم؟ اما در جریان روان درمانی اضطراب موجود برایمان سخت تر قابل تحمل است؟

طرحواره درمانی - مازیار جلوه

فرار یکی از موانع رایج در راه تغییر طرحوارها است. نمونه این مانع، در میگساری و اعتیاد به سیگار و مواد مخدر و حتی پرخوری و اعتیاد به کار و وسواس شستشو بارز مشهود است. فرد برای فرار از مشکلات خود را غرق در یک فعالیت نامرتبط می کند؛ البته این تغییر رویه تا حدودی هدفمند است. هدف آن می تواند کاهش شدت درد و رنج ناشی ازطرحواره ها باشد؛ که قطعاً منجر به بقاء آن ها می شود. برای همین است که معتقدم طرحواره سپری است در برابر تغییر.
عده ای هم معتقد هستند که کار درست را می کنند! آن ها سرنوشت خود را پذیرفته اند، می سازند و می سوزند! پس اینجا هم طرحواره سپری در برابر تغییر است. بنابراین تلاشی برای تغییر نمی کنند. این افراد لزومی به مراجعه نمی بینند. برای شان آرزوی موفقیت می کنیم!
شاید تا اینجا متوجه شده باشید که هر رفتاری که به اجتناب، فرار و یا تسلیم در برابر درمان شود، منتج به تکرار طرحواره ها در زندگی کنونی خواهد شد. بازهم طرحواره سپری می شود در برابر تغییر.
طرحواره سپری در برابر تغییر یعنی مقاومتی که به صورت ناخودآگاه در برابر تغییرات مثبت تجربه می کنیم. عده ای از مراجعین، خیلی با انرژی شروع می کنند. اما وسط راه خسته می شوند و پس از یک غیبت کوتاه و یا طولانی دوباره شروع می کنند. در واقع هر از گاهی که عشق شان کشید، اقدام می کنند. معتقد هستم که تغییر با سرعت کم رخ می دهد.
بنابراین ” رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود”
این مقاله و یا سایر نوشته های مشابه به افراد کمک می کنند تا با نشانه های مشکل ساز در خود و زندگی روزمره آشنا شده و آنها را جدی بگیرند. اما ابداً نمی تواند منجر به حل آن ها شود.
برای بهبود شرایط در افکار، احساسات، رفتارها، انتخاب و تصمیمات حضور و مدد یک درمانگر صاحب صلاحیت الزامی است. در صورت نیاز مشاوره فردی را فراموش نکنید.

ارادتمند: مازیار جلوه

منبع:

http://maziyarjelveh.com/barriers-to-change/

بازدید : 82
يکشنبه 18 آبان 1399 زمان : 9:46

در طرحواره درمانی این بینش عمیق به وجود می‌آید که در زمان فعال شدن طرحواره رهاشدگی افراد همیشه به دنبال این هستند که نزدیک ترین و عاطفی ترین نزدیکان خود را از دست بدهند. بله درست خواندید! آنها خودشان به دنبال این هستند که تنها بمانند!
بنابراین معتقد هستند که در نهایت افراد دور و برشان می میرند.
بیمار می شوند.
به آنها خیانت می کنند و یا غیب شان می زند.
حقیقتاً شرایط بسیار سختی دارند. زیرا دائماً در ترس و نگرانی به سر می برند.

طرحواره طرد

ویژگی افراد دارای طرحواره رها شدگی
دکتر جفری یانگ در کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید اذعان دارد که افراد در طرحواره رهاشدگی مدام گوش به زنگ هستند که دیگران آنها را ترک کنند.
حتی نسبت به جدایی های کوتاه مدت هم، بسیار حساس هستند؛ آشفته می شوند.
مضطرب و هراسان هستند.
شب ها خوابشان نمی برد.
وابستگی افراطی دارند.
گیر می‌دهند.
سرزنش می‌کنند و سرزنش می‌شوند.
حسادت می‌کنند.
پرخاشگری می‌کنند و در بسیاری مواقع صمیمیت گریز هستند؛ یعنی از صمیمی شدن با افراد اجتناب می کنند؛ چون اعتقاد دارند صمیمیت افراد دوامی ندارد و دیر یا زود تنها می مانند.
در نهایت افراد در هنگام فعال شدن طرحواره طرد ، وابستگی بیمارگونه دارند. کنترل می کنند و انحصار طلب هستند.
غافل از اینکه همین رفتارها باعث می‌شود که تنها بمانند! گویی که در یک چرخه معیوب گرفتار شده اند.
طرحواره طرد با اسکیماهای طرحواره اطاعت ، وابستگی بی کفایتی، ایثار و نقص شرم و محرومیت هیجانی مرتبط است.
در طرحواره های ایثار و اطاعت، آنان به دلیل ترس از طرد شدن تبدیل به سرویس دهنده های افراطی می شوند و در روند وابسته شدن ممکن است به این نتیجه برسند که بدون وجود طرف مقابل نمی توانند به زندگی خود ادامه داده و یا مستقل شوند.

طرحواره رها شدگی

درمان طرحواره رها شدگی
مراجعین طرحواره درمانگر در فرایند طرحواره درمانی می آموزند که تنهایی را تحمل کنند. خود را از روابط بی‌ثبات کنار بکشند و به دنبال آن در روابط با ثبات احساس راحتی بیشتری را تجربه کنند. آنها یاد می‌گیرند که اجازه ندهند دیگران کنترل شان کرده و یا از آنها سوء استفاده کنند.
درصد بالایی از افرادی که تجربه شکست عشقی دارند در دام تله زندگی رها شدگی قرار گرفته اند. در کارگاه هایی همچون نیمه پنهان عشق به چالش هایی که اینگونه طرحواره ها در روابط عاطفی به وجود می آورند و همچنین نحوه مدیریت آنها پرداخته خواهد شد.

منبع:

http://maziyarjelveh.com/ejection-exclusion-scheme/

بازدید : 97
يکشنبه 11 آبان 1399 زمان : 13:38

تجارب بالینی نشان می دهد تله محرومیت هیجانی از شایع‌ترین تله‌های زندگی است تله ای که بدون شک در کلیه روابط عاطفی نقش اساسی دارد. افرادی که در این تله گرفتار هستند، با انواع و اقسام رفتارهای مقابله ای ناکارآمد واکنش نشان می دهند. عده‌ای از آنها نشانه های طرحواره استحقاق را از خود بروز می دهند؛ به نحوی که می خواهند با کنترل و یا سطح انتظار بالای خود از مسائل درون خود فرار کنند. عده‌ای از افراد به شدت رفتارهای ایثارگرانه از خود نشان می‌دهند. استراتژی ذهنی آنان این است که اگر سرویس بدهند و از خودشان بگذرند. بالاخره، دیر یا زود دیده می شوند و دوست داشته خواهند شد. متاسفانه این گونه رفتارها در کار و تحصیل و روابط دوستانه و رسمی و عاطفی مورد استقبال ویژه قرار می گیرند و افراد دچار آن قربانیان این روابط می شوند. عده‌ای از افراد که معمولاً گستره وسیعی از افراد دچار تله محرومیت هیجانی را تشکیل می دهند، نمی توانند محبت خود و یا احساسات منفی شان را بروز داده، حمایت و درک کنند؛ محبت، همدلی و حمایت بخواهند. در صورت فعال شدن این تله معمولاً کودکان احساسات و رفتارهای دوگانه ای را از خود بروز می‌دهند. هم والدین را دوست دارند و هم از آنها متنفرند. هم احساس علاقه می‌کنند و هم از آنها می ترسند و یا به شدت خشمگین هستند. اما باز هم به ندرت می‌توانند حتی در اوایل روان‌ درمانی احساسات خود را به آنها بروز دهند. عده‌ای از مراجعین از درمانگر خود انتظار دارند به عنوان یک والد حمایتگر و یا بالغ قدرتمند همیشگی ظاهر شود. ولی نه درمانگر و نه هیچ کس دیگری نمی تواند چنین نقش پررنگ و همیشگی داشته باشد و یا مانند والدین ظاهر شود و همیشگی بماند.(البته این بدین معنی نیست که روند تله درمانی نتایج مثبت شگرفی را از خود به جا نخواهد گذاشت).

تله محرومیت هیجانی

به احتمال قریب به یقین والدین این کودکان به چند شیوه رفتار می کنند:
۱. به شدت انتقادگر هستند. گویی که می خواهند به واسطه این رفتار تند و تیز از انتقاد کودکانشان در امان بمانند.
۲. کنترل گر هستند. دائما بکن نکن دارند. فرزندان را زیر یک ذره بین بسیار بزرگ قرار می دهند. احتمالاً این والدین درگیر تله معیارهای سختگیرانه، تنبیه و استحقاق قرار دارند. به شدت مظلوم هستند و نقش قربانی را بازی می کنند. ناله می کنند و غر می زنند. از زمان و سرنوشت می‌نالند و آنقدر این روند را ادامه می دهند که کودک احساس گناه را تمام و کمال تجربه می کند. تا جایی که احساس می کند مدیون والدین و یا مقصر مشکلات آنان است. در چنین شرایطی کودکان باز هم درگیر احساسات چندگانه می شوند. هم دلشان می‌سوزد و هم از دست آنان خشمگین هستند.

مازیار جلوه روانشناس بالینی، طرحواره درمانگر و متخصص طرحواره درمانی

زندگی خودرا دوباره بیافرینید با بینش رویش رهایی

منبع:

https://maziyarjelveh.com/the-trap-of-emotional-deprivation/

بازدید : 96
يکشنبه 11 آبان 1399 زمان : 13:37

معمولا افرادی که در دوران کودکی خود مورد بدرفتاری قرار می گیرند، نمی توانند به راحتی خود را در فضای درمانی قرار دهند. برای آنها بسیار دشوار است که بخواهند از تجربیات ناگوار خود صحبت کنند و یا خاطراتی را بازگو نمایند.
حتی کسانی که از آن دوران به سلامت گذشته اند هم از گفتن تجارب خود واهمه دارند. بسیاری از آنها بین گفتن و نگفتن می مانند، تردید دارند و دو دل هستند. اما در نهایت باید با فضایی که درمانگر ایجاد می‌کند، اعتماد آنها جلب شده و تجربیات پنهان و دردناک خود را بیان نمایند. آنها باید بتوانند رازهای آسیب زای خود را کشف کنند؛ راجع به آنها بگویند و بشنوند.
یکی از هدف های مهم درمانی این است که حتما باید گوش به زنگی و حساسیت مراجع نسبت به بدرفتاری کاهش یابد. معمولا آنها بی اعتماد هستند و این بی اعتمادی را به کل اطرافیان، دوستان، همکاران، همسر و یا خانواده تعمیم داده‌اند.
در طرحواره درمانی مراجع رفته‌رفته متوجه می شود که اعتماد کردن و یا اعتماد نکردن در یک پیوستار صفر تا صد قراردارد، نه نود و صد !!

طرحواره بی اعتمادی بدرفتاری

با طرحواره بی اعتمادی بدرفتاری چه کنیم؟
معمولاً طرحواره بی اعتمادی بدرفتاری، با طرحواره نقص شرم همراه می‌شود. آنها خود را لایق سرزنش شدن می دانند. احساس گناه دارند و خود را بی ارزش می بینند. حتی ممکن است از افراد بد رفتار معذرت خواهی کرده و به آنها احترام نیز بگذارند. آنها که سالها خشم خود را سرکوب کرده اند، در طرحواره درمانی می‌آموزند که نه ‌تنها معذرت خواهی، احترام به آنها و سرزنش خود جایز نیست، بلکه باید خشم و سرزنش را با روش های حرفه ای به آنها معطوف کنند.
اگر روان درمانی به صورت اصولی، چارچوب مند و حرفه‌ای انجام شود، مراجع به مرحله ای می رسد که آمادگی لازم را جهت برون ریزی خشم پیدا کند. این مرحله یکی از مراحل مهم در روان درمانی است. در واقع فرصتی فراهم می‌شود که فرد تمام خشم سرکوب کرده خود را بروز می دهد و رفته رفته از کودک آسیب دیده، طرد شده، غمگین و ناامید خود به سمت کودک سالم حرکت می کند. آنها متوجه خواهند شد که بین افرادی که در گذشته آنان سزاوار خشم و سرزنش بوده‌اند و افرادی که در زندگی فعلی سزاوار محبت و احترام هستند تمایز عمده ای وجود دارد.

اگر برایتان مهم است که در کنار خانواده، پدر و مادر، همسر و فرزندان؛ در محل کار کنار همکاران و دوستان وجهه عاطفی و اجتماعی خودتون رو حفظ کنید، پیشنهاد می کنم در کنار یک طرحواره درمانگر صاحب صلاحیت مهارت های زندگی را بیاموزید.

مازیار جلوه

زندگی خود را دوباره بیافرینید با بینش رویش رهایی

منبع:

https://maziyarjelveh.com/mistrust-mistrust-scheme-3/

بازدید : 97
سه شنبه 6 آبان 1399 زمان : 12:14

افرادی که دارای اختلال شخصیت مرزی هستند، بسیار مستعد افسردگی بوده و پرخاشگر می شوند. رابطه عاطفی با آنها همانند در آغوش گرفتن جوجه تیغی و یا بازی کردن با ضامن نارنجک است.

این افراد در دوران بزرگسالی دارای هویت یکپارچه و محکمی نیستند. آنها معمولا در روابط خود به دنبال تائید دیگران بوده و مورد بی اعتنایی، طرد، بدرفتاری و حتی سوء استفاده جنسی قرار می گیرند.

تحقیق ها و پژوهش ها نشان داده که ۶۰ تا ۸۰ درصد زنانی که دارای اختلال شخصیت مرزی هستند، مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند.

اگر وارد رابطه عاطفی با شخصیت اختلال مرزی شده اید، بدانید که با این افراد نمی توانید روابط ثابت و پایداری داشته باشید. آنها معمولا احساس می کنند که شما ممکن است تا آنها را ترک کنید، به همین منظور دست به رفتارهای مخرب از جمله خودکشی می زنند.

آنها حتی برای کنترل شما می گویند که اگر رابطه را ترک کنید، دست به خودکشی خواهند زد. شاید پیش خودتان بگویید که نه او هرگز این کار را نمی کند و یا حتی قادر به انجام این کار نیست. اما باید متاسفانه بگویم که برای اثبات حرف هایش، ممکن است حتی بارها دست به این کار بزند.

همانطور که در ابتدای مقاله به آن اشاره کردیم، این افراد دارای طرحواره رهاشدگی هستند، اما از کجا باید بفهمیم که با یک فرد اختلال شخصیت مرزی وارد رابطه عاطفی شده ایم؟

اختلال شخصیت مرزی و تاثیر طرحواره رهاشدگی در آن

شاخص های طرحواره رها شدگی در روابط بین فردی
مهمتری شاخص هایی که نشان دهنده این طرحواره در افراد است، شامل موارد ذیل هستند:

از صمیمی شدن با دیگران اجتناب می کند
دائم نگران از دست دادن اطرافیان است
به شدت حسود و دیگران را تحت مالکیت خود قرار می دهد
هرگز به وفاداری و یا پایبندی روابط با دیگران خاطر جمع نیستند
گاهی اوقات با قهر، کنارکشیدن و فاصله گرفتن از دیگران درصدد تنبیه آنها برمی آیند
سخن نهایی

هرگز با رفتارهایتان، رفتارهای خود تخریبی آنها را تقویت نکنید، رفتارهایی مانند:

با خشم و دشمنی با او برخورد نکنید
به او نگویید مطمئن هستید، که تهدید خود را عملی نخواهد کرد.
این افراد همه چیز را سیاه و یا سفید می بینند. ایجاد رابطه عاطفی با آنها می تواند شما را گیج و آشفته کند.

تیم تحریریه کلینیک مازلو امیدوارست، که بتواند مطالب مفیدی را در اختیار شما عزیزان و همراهان گرامی قرار دهد.

منبع:

http://maziyarjelveh.com/borderline-personality-disorder/

بازدید : 82
سه شنبه 6 آبان 1399 زمان : 12:10

جالب است بدانید معمولا جملات زیر را از زبان افرادی می شنوید که دارای اختلال شخصیت مرزی بوده و طرحواره رهاشدگی در آنها پررنگ است.
جمله تو مرا ترک می کنی و یا تو هم مانند دیگران من را دوست نداری را تاکنون شنیده اید؟ یا جملاتی مانند من تو را می پرستم و تو بت زیبای منی و اگر من را ترک کنی، خودکشی می کنم.

این جملات چه قدر برای شما آشنا هستند؟

افرادی که دچار اختلال شخصیت مرزی هستند، معمولا دارای طرحواره بی اعتمادی بوده و از تنهایی خود رنج می برند. در حقیقت آنها نمی توانند اعتماد کنند که دیگران در کنار آنها می مانند، حتی اگر افراد برای انجام کاری، مدت کوتاهی از آنها دور شوند. این موضوع یکی از اهداف مهم طرحواره درمانی مراجعین مرزی است.

کسانی که به دام طرحواره رهاشدگی افتاده اند، معمولا در دوران کودکی خود یا دارای والدینی بسیار حمایتگر بوده که اجازه ندادند فرزانداشان کوچکترین خلاء یا کمبودی را در زندگی احساس کنند. این امر باعث شکل گیری طرحواره رهاشدگی می گردد.

این افراد کاملا وابسته دیگران شده و فکر می کنند که اگر آنها را از دست بدهند، دیگر نمی توانند روی پای خود بایستند. آنها احتمالا کودکانی هستند که درخانواده هایی بزرگ می شوند که دارای ثبات عاطفی نیستند، در این افراد طرحواره رهاشدگی مبتنی بر فقدان و بی ثباتی شکل می گیرد.

آنها کمتر به دیگران اعتماد می کنند و به راحتی با تنهایی خود کنار آمده و باور دارند که برای زندگی نیاز به کسی ندارند.

هرکدام از این طرحواره ها می تواند زمینه ای را در افراد ایجاد کنند، تا منجر به شکل گیری بیماری های مانند اختلال شخصیت شوند و یا به طور مثال می توان به طرحواره بی اعتمادی و بیماری پارانوئید نیز اشاره کرد.

اما ما می خواهیم در ادامه این مقاله به بررسی اختلال شخصیت مرزی و تاثیر طرحواره رهاشدگی در این بیماری بپردازیم؛ پس ما را در ادامه این مقاله همراهی کنید.

ویژگی های اختلال شخصیت مرزی
مهمترین ویژگی های افرادی که دارای اختلال شخصیت مرزی هستند، شامل موارد ذیل است:

رفتارهای مخرب ( ولخرجی، بی بندوباری، مصرف مواد مخدر، رانندگی جنون آمیز و … )
داشتن روابط پرشور و بی ثبات
تهدیدها، ژست ها و یا رفتارهای مبنی بر اقدام به خودکشی
نوسانات شدید هیجانی
احساس پوچی و بی حوصلگی
پرخاشگری
ویژگی های اختلال شخصیت مرزی

شکل گیری اختلال شخصیت مرزی در دوران کودکی
کودکانی که اختلال شخصیت مرزی در آنها شکل می گیرد، یا افرادی هستند که کلیه نیازهایشان توسط والدین در این دوران برآورده شده، از این رو آنها نیز در بزرگسالی به دنبال فردی می گردند تا برای آنها هدایت گر و کمک یار باشد و یا ممکن است آنها افرادی باشند که بی ثباتی عاطفی را تجربه کرده، در نتیجه به دنبال فردی می گردند تا عشق، احترام و تعلق خاطر را به آنها عرضه کنند.

در حقیقت دسته اول دارای طرحواره رهاشدگی مبتنی بر وابستگی هستند، آنها به اطرافیان خود وابسته می شوند. اما دسته دوم دارای طرحواره رهاشدگی مبتنی بر بی ثباتی و یا فقدان هستند؛ آنها که به آسانی به دیگران اعتماد نمی کنند و در تنهایی خود غرق می شوند.

ریشه های طرحواره رهاشدگی در اختلال شخصیت مرزی
همانطور که گفته شد، طرحواره رهاشدگی به دو دسته مختلف تقسیم شده، که شکل گیری این طرحواره در دوران کودکی است و می توان به مهمترین ریشه های این طرحواره در اختلال شخصیت مرزی به موارد ذیل اشاره کرد:

در سن کودکی، یکی از والدین برای همیشه آنها را ترک کرده است.
پس از یه مدت جلب توجه، به طور ناگهانی مورد غفلت و محبت والدین قرار بگیرد.
خانواده به شدت وابسته یکدیگر بوده و نگذاشته اند تا آب در دل آنها تکان بخورد.

منبع:

http://maziyarjelveh.com/borderline-personality-disorder/

بازدید : 93
سه شنبه 20 آبان 1399 زمان : 9:47

اگر بخواهم این مقاله را به عنوان طرحواره درمانی و کودک درون شروع کنم، این گونه می نویسم که تقریباً در همه جلسات طرحواره درمانی راجع به اهمیت نیازهای هیجانی صحبت می کنم. نیازهایی که اگر به آنها توجه نکنیم نه تنها آب به آسیاب طرحواره های فرزندانمان می ریزیم، بلکه موجب فعال‌تر شدن اسکیماهای خودمان نیز می شویم.

طرحواره درمانی و کودک درون

بنابر نظریه دکتر جفری یانگ و همچنین آموخته هایی که از استاد گرانقدرم دکتر حسن حمیدپور عزیز کسب کرده ام، تاکنون چهار نوع ذهنیت کودکانه شناسایی شده است. به نوعی می‌توانیم از ذهنیت های کودکانه تحت عنوان کودک یا کودک درون هم نام ببریم.
این ذهنیت ها عبارت اند از:
۱٫ ذهنیت کودک آسیب پذیر
۲٫ ذهنیت کودک عصبانی
۳٫ ذهنیت کودک تکانشی، بی انضباط یا بی ثبات
۴٫ ذهنیت کودک شاد یا سالم
افراد با توانایی بروز ذاتی همه این ذهنیت ها متولد می شوند؛ و به دنبال آن نحوه نگاه والدین به نیازهای هیجانی و همچنین رویدادهای دوران اولیه رشد، منجر به شکل گیری و یا سرکوب ذهنیت ها در کودکان می گردد.
اگر موافق باشید در این مقاله و مقاله های آتی به اختصار هر یک از این ذهنیت ها را توصیف کنیم.
ما معتقدیم مهمترین ذهنیت، مختص کودک آسیب پذیر یا همان ذهنیت آسیب پذیر است. چرا که عموم طرحواره ها را در خود جای داده است. فردی که کودک آسیب دیده اش فعال است، معمولا ناراحت و یا ترسیده است. احساس بیچارگی و درماندگی می‌کند. احتمالا این مراجع مانند همه کودکان و در واقع همه ما در سنین خردسالی برای بقا، نیاز به حضور والدین داشته تا به نیازهایش توجه کنند. اما متاسفانه در این ذهنیت به این نیاز توجهی نشده است یا در بهترین شرایط آن طور که باید به آن توجهی نشده است. (نیازی که در مقالات قبلی تحت عنوان نیاز دلبستگی ایمن از آن یاد کردیم).

طرحواره درمانی و کودک درون

معمولاً والدین با نحوه ارتباطی که با کودکان ایجاد می کنند، به چند شکل این ذهنیت را در فرزندان شان نهادینه می نمایند.
۱٫ پدر و مادر کودک خود را به مدت زیادی رها می‌کنند و یا تنها می گذارند. به نحوی که نه پاسخگو هستند و نه در دسترس.
(کودک رها شده) که طرحواره طرد رهاشدگی را رقم می‌زند.
۲٫ کودک را به باد سرزنش، تحقیر و انتقاد می گیرند. (کودک ناقص) که منجر به طرحواره نقص شرم می شود.
۳٫ از کودک سوء استفاده کرده و او را تنبیه می‌کنند. (کودک بدرفتاری شده) که منجر به طرحواره بی اعتمادی بدرفتاری می شود. ۴٫کودک را از محبت یعنی آغوش، بوسه و نوازش محروم می کنند. به نوعی حمایت و همدلی را از فرزندانشان دریغ می‌نمایند. (کودک محروم) که طرحواره محرومیت هیجانی را رقم می‌زند.
در فرایند طرحواره درمانی باید به هر یک از این ذهنیت های کودکانه پرداخته شود. به نحوی که مراجع به این بینش برسد که باید نیازهای هیجانی را جدی بگیرد. او باید بتواند ابتدا به کمک درمانگر و سپس با تکیه بر بزرگسال سالمش در مسیر رشد کودک به سمت تربیت کودک شاد یا سالم حرکت کند.

منبع:

http://maziyarjelveh.com/schema-and-internal-medicine/

بازدید : 118
سه شنبه 20 آبان 1399 زمان : 9:41

در طرحواره آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری که دکتر جفری یانگ در مجموعه طرحواره ها عنوان کرده اند، افراد اعتقاد راسخ دارند که در هر لحظه از زندگی آنان فاجعه غیر قابل کنترل و وحشتناک اتفاق خواهد افتاد. به عنوان مثال: ابتلا به بیماری غیر قابل علاج، بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل، آتش سوزی، وقوع تصادف، بحران های روانی، دیوانه شدن و غیره. اضطراب آنان به قدری بالا می رود که ممکن است در حین رانندگی حتی اگر مسیرشان را گم کنند، متحمل حملات پانیک (وحشت زدگی، آسیمگی یا هراس شوند. حملات پانیک یک بیماری روانشناختی است که با نشانه های اضطرابی شدید مانند تپش قلب، تنگی نفس و تعریق خود را نشان می دهد. افکاری که این افراد را کنترل می‌کنند، معمولاً در حوزه ترس از مرگ و یا سکته قلبی می باشد).

طرحواره آسیب پذیری

ویژگی های افراد دارای طرحواره آسیب پذیری
این افراد به صورت افراطی و خودرای از داروهای آرامبخش استفاده می‌کنند. اگر راهکار مقابله آنان اجتناب باشد، از هر نوع فعالیتی که اضطراب شان را بالا می برد و یا طرحواره شان را فعال می کند دوری می کنند. مانند چکاپ پزشکی، رانندگی، مدیریت بحران ها، شرکت در کلاس های مدیریت بیماری و یا پیشگیری. افرادی که طرحواره آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری دارند به صورت وسواس گونه درگیر آیین های وسواسی مانند رفتارهای ایمنی، می شوند. منظور از این رفتارها وابستگی افراطی به همراه بودن شخصی مورد اعتماد در کنار خودشان، همراه داشتن همیشگی شیشه داروهای آرام بخش، قمقمه آب و غیره است. به نحوی که اگر نباشند به شدت احساس اضطراب را تجربه خواهند کرد.

طرحواره آسیب پذیری

در فرایند طرحواره درمانی مشاهده می‌شود که طرحواره آسیب پذیری ارتباط تنگاتنگی با طرحواره نقص شرم و همچنین طرحواره رهاشدگی دارد. هدف طرحواره درمانی برای مراجعین این است که بتوانند از نظر شناختی(افزایش قدرت تفکر، مدیریت فکر و حل مساله)، احساسی(تنظیم هیجان) و رفتاری(جایگزین کردن راهکارهای کارامد) اضطراب خود را مدیریت کنند.
آنها باید توانایی مقابله با این حوادث را بهتر ارزیابی کرده و مهارت های خود را افزایش دهند. اگر آنها متوجه این موضوع شوند که اضطراب و ترس هایشان به شدت اغراق‌آمیز است، نشان‌دهنده تأثیرگذاری این شیوه درمانی است. در روان درمانی آنها متوجه خواهند شد که حتی اگر بحران به وجود آید، می‌توانند به صورت موثر و کارآمد آن را مدیریت نمایند.

اگر برایتان مهم است که در کنار خانواده، پدر و مادر، همسر و فرزندان؛ در محل کار کنار همکاران و دوستان وجهه عاطفی و اجتماعی خودتون رو حفظ کنید، پیشنهاد می کنم در کنار یک طرحواره درمانگر صاحب صلاحیت مهارت های زندگی را بیاموزید.

منبع:

http://maziyarjelveh.com/vulnerability-scheme/

تعداد صفحات : -1

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 23
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 8
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 11
  • بازدید ماه : 30
  • بازدید سال : 112
  • بازدید کلی : 2452
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه