loading...

نکات روز

بازدید : 93
سه شنبه 20 آبان 1399 زمان : 9:47

اگر بخواهم این مقاله را به عنوان طرحواره درمانی و کودک درون شروع کنم، این گونه می نویسم که تقریباً در همه جلسات طرحواره درمانی راجع به اهمیت نیازهای هیجانی صحبت می کنم. نیازهایی که اگر به آنها توجه نکنیم نه تنها آب به آسیاب طرحواره های فرزندانمان می ریزیم، بلکه موجب فعال‌تر شدن اسکیماهای خودمان نیز می شویم.

طرحواره درمانی و کودک درون

بنابر نظریه دکتر جفری یانگ و همچنین آموخته هایی که از استاد گرانقدرم دکتر حسن حمیدپور عزیز کسب کرده ام، تاکنون چهار نوع ذهنیت کودکانه شناسایی شده است. به نوعی می‌توانیم از ذهنیت های کودکانه تحت عنوان کودک یا کودک درون هم نام ببریم.
این ذهنیت ها عبارت اند از:
۱٫ ذهنیت کودک آسیب پذیر
۲٫ ذهنیت کودک عصبانی
۳٫ ذهنیت کودک تکانشی، بی انضباط یا بی ثبات
۴٫ ذهنیت کودک شاد یا سالم
افراد با توانایی بروز ذاتی همه این ذهنیت ها متولد می شوند؛ و به دنبال آن نحوه نگاه والدین به نیازهای هیجانی و همچنین رویدادهای دوران اولیه رشد، منجر به شکل گیری و یا سرکوب ذهنیت ها در کودکان می گردد.
اگر موافق باشید در این مقاله و مقاله های آتی به اختصار هر یک از این ذهنیت ها را توصیف کنیم.
ما معتقدیم مهمترین ذهنیت، مختص کودک آسیب پذیر یا همان ذهنیت آسیب پذیر است. چرا که عموم طرحواره ها را در خود جای داده است. فردی که کودک آسیب دیده اش فعال است، معمولا ناراحت و یا ترسیده است. احساس بیچارگی و درماندگی می‌کند. احتمالا این مراجع مانند همه کودکان و در واقع همه ما در سنین خردسالی برای بقا، نیاز به حضور والدین داشته تا به نیازهایش توجه کنند. اما متاسفانه در این ذهنیت به این نیاز توجهی نشده است یا در بهترین شرایط آن طور که باید به آن توجهی نشده است. (نیازی که در مقالات قبلی تحت عنوان نیاز دلبستگی ایمن از آن یاد کردیم).

طرحواره درمانی و کودک درون

معمولاً والدین با نحوه ارتباطی که با کودکان ایجاد می کنند، به چند شکل این ذهنیت را در فرزندان شان نهادینه می نمایند.
۱٫ پدر و مادر کودک خود را به مدت زیادی رها می‌کنند و یا تنها می گذارند. به نحوی که نه پاسخگو هستند و نه در دسترس.
(کودک رها شده) که طرحواره طرد رهاشدگی را رقم می‌زند.
۲٫ کودک را به باد سرزنش، تحقیر و انتقاد می گیرند. (کودک ناقص) که منجر به طرحواره نقص شرم می شود.
۳٫ از کودک سوء استفاده کرده و او را تنبیه می‌کنند. (کودک بدرفتاری شده) که منجر به طرحواره بی اعتمادی بدرفتاری می شود. ۴٫کودک را از محبت یعنی آغوش، بوسه و نوازش محروم می کنند. به نوعی حمایت و همدلی را از فرزندانشان دریغ می‌نمایند. (کودک محروم) که طرحواره محرومیت هیجانی را رقم می‌زند.
در فرایند طرحواره درمانی باید به هر یک از این ذهنیت های کودکانه پرداخته شود. به نحوی که مراجع به این بینش برسد که باید نیازهای هیجانی را جدی بگیرد. او باید بتواند ابتدا به کمک درمانگر و سپس با تکیه بر بزرگسال سالمش در مسیر رشد کودک به سمت تربیت کودک شاد یا سالم حرکت کند.

منبع:

http://maziyarjelveh.com/schema-and-internal-medicine/

اگر بخواهم این مقاله را به عنوان طرحواره درمانی و کودک درون شروع کنم، این گونه می نویسم که تقریباً در همه جلسات طرحواره درمانی راجع به اهمیت نیازهای هیجانی صحبت می کنم. نیازهایی که اگر به آنها توجه نکنیم نه تنها آب به آسیاب طرحواره های فرزندانمان می ریزیم، بلکه موجب فعال‌تر شدن اسکیماهای خودمان نیز می شویم.

طرحواره درمانی و کودک درون

بنابر نظریه دکتر جفری یانگ و همچنین آموخته هایی که از استاد گرانقدرم دکتر حسن حمیدپور عزیز کسب کرده ام، تاکنون چهار نوع ذهنیت کودکانه شناسایی شده است. به نوعی می‌توانیم از ذهنیت های کودکانه تحت عنوان کودک یا کودک درون هم نام ببریم.
این ذهنیت ها عبارت اند از:
۱٫ ذهنیت کودک آسیب پذیر
۲٫ ذهنیت کودک عصبانی
۳٫ ذهنیت کودک تکانشی، بی انضباط یا بی ثبات
۴٫ ذهنیت کودک شاد یا سالم
افراد با توانایی بروز ذاتی همه این ذهنیت ها متولد می شوند؛ و به دنبال آن نحوه نگاه والدین به نیازهای هیجانی و همچنین رویدادهای دوران اولیه رشد، منجر به شکل گیری و یا سرکوب ذهنیت ها در کودکان می گردد.
اگر موافق باشید در این مقاله و مقاله های آتی به اختصار هر یک از این ذهنیت ها را توصیف کنیم.
ما معتقدیم مهمترین ذهنیت، مختص کودک آسیب پذیر یا همان ذهنیت آسیب پذیر است. چرا که عموم طرحواره ها را در خود جای داده است. فردی که کودک آسیب دیده اش فعال است، معمولا ناراحت و یا ترسیده است. احساس بیچارگی و درماندگی می‌کند. احتمالا این مراجع مانند همه کودکان و در واقع همه ما در سنین خردسالی برای بقا، نیاز به حضور والدین داشته تا به نیازهایش توجه کنند. اما متاسفانه در این ذهنیت به این نیاز توجهی نشده است یا در بهترین شرایط آن طور که باید به آن توجهی نشده است. (نیازی که در مقالات قبلی تحت عنوان نیاز دلبستگی ایمن از آن یاد کردیم).

طرحواره درمانی و کودک درون

معمولاً والدین با نحوه ارتباطی که با کودکان ایجاد می کنند، به چند شکل این ذهنیت را در فرزندان شان نهادینه می نمایند.
۱٫ پدر و مادر کودک خود را به مدت زیادی رها می‌کنند و یا تنها می گذارند. به نحوی که نه پاسخگو هستند و نه در دسترس.
(کودک رها شده) که طرحواره طرد رهاشدگی را رقم می‌زند.
۲٫ کودک را به باد سرزنش، تحقیر و انتقاد می گیرند. (کودک ناقص) که منجر به طرحواره نقص شرم می شود.
۳٫ از کودک سوء استفاده کرده و او را تنبیه می‌کنند. (کودک بدرفتاری شده) که منجر به طرحواره بی اعتمادی بدرفتاری می شود. ۴٫کودک را از محبت یعنی آغوش، بوسه و نوازش محروم می کنند. به نوعی حمایت و همدلی را از فرزندانشان دریغ می‌نمایند. (کودک محروم) که طرحواره محرومیت هیجانی را رقم می‌زند.
در فرایند طرحواره درمانی باید به هر یک از این ذهنیت های کودکانه پرداخته شود. به نحوی که مراجع به این بینش برسد که باید نیازهای هیجانی را جدی بگیرد. او باید بتواند ابتدا به کمک درمانگر و سپس با تکیه بر بزرگسال سالمش در مسیر رشد کودک به سمت تربیت کودک شاد یا سالم حرکت کند.

منبع:

http://maziyarjelveh.com/schema-and-internal-medicine/

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : -1

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 23
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 7
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 29
  • بازدید سال : 111
  • بازدید کلی : 2451
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه